مادر شهید یوسف شیرزاد شهرستان سرعین:
پسرم را به سیدالشهدا هدیه دادم
مادر شهید یوسف شیرزاد گفت: پسرم را به سیدالشهدا هدیه دادم عزاداری و نوحهخوانی بر سالار شهیدان دلبستگی دائمی شهید بود.
مادر شهید یوسف شیرزاد در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «افق سرعین»، گفت: شهید یوسف متولد سال ۱۳۴۷ در روستای کنزق سرعین به دنیا آمد و بر اثر اصابت ترکش به بدن و درگیری با نیروهای عراقی در شلمچه به شهادت رسید و در مزار شهدای گلزار شهدای سرعین به خاک سپرده شد.
وی افزود: پسرم با دوستان خود به مداحی و نوحهخوانی می پرداختن و صدا خود را بهصورت نوار کاست ضبط میکردند و در اختیار همگان قرار میدادند که هنوز هم نوارها موجود است.
این مادر شهید اظهار داشت: ناگهان سایه شوم جنگ یا صدای هل من ناصر ینصرنی بر خواست و چگونه ممکن است نوحهخوان سالار شهیدان این نداها را بشوند و بیتفاوت باشد و به همین دلیل بدون اینکه به سن خدمت مقدس سربازی برسد بهعنوان پاسدار و بسیجی عازم جبهه شد.
وی گفت: که به چهلم یوسف نزدیک بودیم و من پابهماه بودم تا دخترم را به دنیا آورم. هر کس برای دخترم نامی انتخاب کرد و من گفتم تا یوسفم نیاید و نام خواهرش را انتخاب نکند. من هیچ اسمی برای دخترم نخواهم گذاشت همان شب یوسفم به خواب یکی از فامیلها که همسایه نزدیک ما نیز بود آمد و گفت؛ چون مادرم از دیدن من ناراحت میشود. به سراغ شما آمدهام و برای خواهرم اسم صغری را انتخاب میکنم. فردای آن روز با لباس غواصی به خواب من آمد و وقتی از جا و مکانش پرسیدم، سبزه زاری بزرگ پر از گل و درخت به من نشان داد و گفت اینجا جای من است و من با دیدن آن مکان آرامش ازدسترفتهام را باز یافتم.
این مادر شهید با اشاره به وصیتنامهاش که سراسر پند و حکمت است گفت: پسرم در وصیتنامهاش نوشته بود اگر من شهید شوم به پدر و مادرم بگویید مثل کوه بایستند و استقامت کرده و مثل ایوب صبر کنند و ناراحت نشوند و اشک نریزند بنده مبلغ بیست هزار تومان در بانک پول دارم که از آن مبلغ یک دستگاه آبسردکن خریداری نمایند و بگذارند در وسط سرعین بین آبگرم ساری سو و گاومیش گلی تا مردم از آن استفاده کنند و احسان من و شهیدان راه حق باشد.
وی در پایان سخنان خود افزود: عملیات کربلا ۵ و شلمچه این بازار عشقبازی و جانبازی یوسف ما که یعقوبوار بیقرار رسیدن به زیبای شهادت است در راه دین و میهن و به فدای مولایش حسین و مرید و مرادش امام عزیز سر میبازد و جان میدهد. ترکشی به سر نازنینش اصابت میکند و به وصال محبوب ناِئل میشود.
انتهای خبر/ ح
دیدگاهها