- گروه: فرهنگی
- کد خبر: 304
- بازدید: 58
- 1403/04/19 - 09:54:13
شاعر پیشکسوت شهرستان سرعین:
شعر همانند چشمهای از بهشت است
شاعر سرعینی ضمن اشاره به اینکه شعر همانند چشمهای از بهشت است تصریح کرد: باتوجهبه روایاتی که خواندم در بهشت چشمه آب وجود دارد که از شدت زلالی و گوارایی هر چه از آن مینوشید تشنهتر میشوید و به نظر بنده شعر همان چشمه است.
رحیم اسدی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «افق سرعین»، در خصوص معرفی و آشنایی با خود گفت: در سال ۱۳۲۰ به دنیا آمدهام و تقریباً از ۱۱ سالگی شعر گفتن را آغاز کردم، به قول استاد شهریار که میگفت: «شاعر اولابیلمز آناسی دوغماسا شاعیر» (کسی که مادرش او را شاعر به دنیا نیاورد شاعر نمیشود) احساس میکردم در درونم یه چیزهای هست من هم دانسته و ندانسته آنها را به زبان میآوردم احساس میکنم از کودکی شعر گفتن را آغاز کردم. وی با اشاره به شغل فرهنگی خود افزود: کارمند آموزشوپرورش بودم و در سال ۱۳۸۶ بازنشسته شدم که در کنار کار اداری به گفتن شعری و شاعری هم مشغول بودم.
شاعر سرعینی در خصوص کتابهای منتشرشدهاش مطرح کرد: کتاب «قارتالین اسکی غزللری»، «قزیل غزللر»، «منظومه عفل و عشق»، «منظومه شمس ولایت»، «نوید وصال»، «سرعین در آینه قلم»، «مشارکت و خلاقیت در آموزشوپرورش» گزیدهای از جمله چندین جلد کتابها به شمار میرود.
اسداللهی با معرفی اولین شعرش گفت: در ۱۱ سالگی شعر عشق شیرین افسانه دی غم گئترن تراندی، شمع کئپنکدی یاندیر اغلاماغی بهانه دیر که این شعر رو به یاد دارم که در آن زمان قطعههای کوچک رباعی میسرودم.
وی در پاسخ به سؤال وضع شعر استان اردبیل را در مقطع کنونی چگونه میبینید اظهار داشت: در استان اردبیل شاعرانی خوبی داریم شاعران هم سنوسال من در اردبیل بیشتر مدیحهسرا هستند و در این حیطه فعالیت هم بسیار سرآمد هستند .
شاعر سرعینی در ادامه به سؤال وضعیت شعر سرعین را چگونه میبینید افزود: در سرعین هم شاعران جوانی داریم. درسته تازه در عالم ادبیات قدم نهادند؛ اما آینده خوبی برای آنها میبینم.
اسداللهی در توضیح رابطهٔ شعر با تاریخ چگونه است، مطرح کرد: سؤال بسیار خوبی پرسیدید شما اگر به شعر شاعران آذربایجان دقت کرده باشید کلیه اتفاقات تاریخی را در غزلهای خود آوردهاند امیدوارم از این به بعد شاعران ما هم رشادتها، اسطورهها و حماسههای هموطنانمان را به نظم و نثر در بیاورند بنده فکر میکنم خود شعر نیز تاریخ است به شعرهای فضولی یا نسیمی دقت کرده باشید میبینید قدمبهقدم تاریخ پیش رفتند حتی زندگانی پیامبران و امامان را با شعر بیان کردهاند.
وی در پاسخ سؤال شعر کنونی ما با اندیشههای عرفانی چه رابطهای میتواند داشته باشد تصریح کرد: شعر چندین شاخه دارد و عرفان هم یک شاخهای از شعر است بستگی به شاعر دارد که چگونه خود را به آن نزدیک کنند. ما شاعران طنزنویس، مدحسرا، انتقادی و... داریم؛ اما اینها ربطی به عرفان ندارند شعر عرفانی جداست کسی که از چشمه عرفان نچشیده باشد نمیتواند شعر عرفانی بگوید اول خدا را بشناسد به حقیقت و معرفت برسد عرفان شناس باشد از دنیای مجازی به دنیای الهی برسد تا شعر عرفانی بگوید .
شاعر سرعینی با پاسخ به سؤال کدام قالب شعری را بیشتر میپسندید افزود: هر قالبی، چه مثنوی یا رباعی و دیگر قالبها، هر کدام در جای خود مناسب هستند. اما غزل چیز دیگری است معتقدم غزل سلطان شعر است. هر شاعر تازهکاری که نوشتن غزل را تمرین کند معمولاً شاعر خوبی میشود .
اسداللهی در جواب سؤال آرزوی شما چیست گفت: آرزو دارم کتابهای همه شاعران چاپ شود و به اهداف و علاقهمندیهای خود برسند.
وی در پاسخ سؤال رابطه شما با استاد شهریار چگونه بود، چون در اشعار خود به شهریار هم اشاره شده است، توضیح داد: شهریار استاد امثال بنده بودند، استاد شهریار چشموچراغ، و سخن آذربایجان است. وی در کمال شهرت، هم صحبت جوانان علاقهمند میشود که ذرهای قریحه شعر داشتند. به امثال ما امید میداد و تشویقمان میکرد هنر استاد شهریار بود ضعیفترین قریحههای شعری را پرورش میداد برای همین استاد شهریار هیچوقت نخواهد مرد و رفتهرفته زندهتر میشد .
شاعر سرعینی در پایان گفتگو با خبرنگار سبلان ما با تعریف خاطره از استاد شهریار به سخنان خود پایان بخشید و گفت: من ۱۸ سال از محضر استاد استفاده بردم با اینکه حوصله حضور در جمعهای مختلف را نداشت. اما برای شاعران که تازهپا گرفته بود حوصله به خرج میداد و همه زحمتها را تحمل میکرد تا وی را پرورش دهد. آن زمان سرعین هنوز شهرت کنونی را نداشت من بهعنوان یک جوان از منطقهای دورافتاده، خدمت وی که میرسیدم با خوشرویی میگفت بگو ببینم چی نوشتی؟ وقتی شعرهای تازهام را برایش میخواندم و روحم آرام میگرفت. استاد دستی بر سر من میکشید و خود نیز شعری می خوان و میگفت حالا راحت شدی؟ سر آخر هم به لحن شوخی آمیخته با جدی میگفت برو مادرت منتظر است.
انتهای خبر/ ح
دیدگاهها